درد دلی با کربلا
سلام بر آن خاک مقدس
سلام بر بدن های مطهر مدفون شده در آن
سلام بر بین الحرمین
کاش کبوتری بودم که به سوی تو عاشقانه پر می کشیدم. کاش چشم بر هم زدنی به آرزوی دیرینه ام می رسیدم!!
کاش لایق آن بودم که یک آن بر خاک مقدست بوسه می زدم، می آمدم تا زیارتت کنم؛می آمدم تا با دیدن تو معرفت کسب نمایم،می آمدم تا خاکت را سرمه چشمانم کنم و حرف دل با تو بگویم.
از ته دل بگویم کاش من هم بودم در آن روز که بهترین بنده خدا،عزیزترین فرزند مولا تنها ماند.کاش لایق آن بودم تا جانم را فدایش کنم…
اما حال که لایق حسین (علیه السلام) و یاران باوفایش نبودم،می خواهم اگر شایستگی اش را داشته باشم ،سرباز آقا ،امام زمانم باشم.
پس ای خدای من،از تو می خواهم کمکم کنی تا در این راه به آنچه باید ، برسم .
کربلا، ای خاک مقدس؛ تو از عاشقان مولایت خبر داری؛ خوشا به حالت که مهمانی عزیز همچون حسین(علیه السلام) را میزبان شده ای. برایم دعا کن … برای همه عاشقان ، تا یک بار هم که شده چشمانمان به زیارت بین الحرمین روشن گردد.
و مهم تر از آن؛تا بتوانیم از پس سربازی آقایمان برآییم. دعا کن تا با معرفت به زیارت مولایمان نائل شویم.
کربلا؛ سلام ما را به مولایمان برسان و از قول ما به ایشان بگو: ما به « کُلّ یَومٍ عاشوراء و کُلّ أَرضٍ کربلا ایمان داریم . پس از ما بپذیر این درد دلِ دلِ تنگمان را.
زینب جهانگیری؛ طلبه سال اول-مدرسه علمیه الزهرامحمودآباد- استان مازندران