سفرهاي حسيني
یادم می آید کوچیک بودم که باپدرومادرم وخواهروبرادرم ماه محرم یاغیراون
درمراسم حسینه شهرمان شرکت می کردیم وخلاصه پای ثابت مراسمات حسینه بودیم ، گاهاً مراسمات طول می کشید ولی من وخواهرم باوجود اینکه سنی نداشتیم گوشه ای ساکت وآرام کنارمادر می نشستیم وبه حرف های سخنران جلسه گوش می کردیم وبرمصائب امام حسین اشک می ریختیم ،تااینکه روز به روز بزرگتر شدیم وشعوروآگاهی مون بیشترشد.
مرتب توجلسات اهل بیت شرکت کردن مخصوصاً جلسات امام حسین ،باعث شد بالطف عظیم خدا وعنایت امام حسین سال 88 همه بطورغافلگیرکننده ای ،خانوادگی به حرم دوست،کربلای معلی مشرف بشیم.جالبی سفربه این بود که همه با هم دعوت شده بودیم ومابچه های کوچیک روضه ، حالا اون بچه های کوچیک ، هرکدوم جوونی شده بودیم برای خودمون ؛ من هدیه ی کربلا ، هدیه اربابمون امام حسین،بخاطر شرکت درجلسات روضه اش میدونم.انشاالله که دوباره بامعرفت طلبیده شویم.